źªŗĭ

...دختری از جنس سکوت...

źªŗĭ

...دختری از جنس سکوت...

درباره بلاگ
źªŗĭ




مــن בخـتـــــر دی ماه هستم ... اشتبـــاه نکن .. مغـــــرور نیستم ! اما به خـــوב میبــــالم .. زیــــرا "صـداقـــت و وفــــاבاری " اصـــول زنــــدگیم هستند. مـــرا بــا این בو اصـــل " زنـــבگی کن " ... בر غیـــر اینصورت : " به ســلامـــت... "

هر سال روزِ تولدم؛

شمع های بیشتری برایم اشک می ریزند ...



پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۴ فروردين ۹۶، ۰۳:۵۰ - محمد روشنیان
    تبریک
  • ۱ اسفند ۹۵، ۰۳:۳۶ - ramin pazoki
    لایک
۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۳:۰۸

نظرتون راجع به این متن چیه

                   یه طاق چوبی همراه اسمون ابی شده سقف تنهایی ام

          چندتا اجر و سنگی شده تخت اتاق من

   اندکی خواب در این کلبه ی سنگی مانند قرنی زندگی بی ترس و هراس ازاینده است

                زندگی را باید اسان کرد ،غصه و غم را باید دوور کرد

 این کلبه بهشت من است،من بهشتم را با کسی تقسیم نخواهم کرد که انرا به تباهی بکشد



........اولین بارمه دارم از خودم متن مینویسم،میدونم افتضاحه،ببخشید بار اولمه........


موافقین ۲ مخالفین ۱ ۹۵/۰۴/۱۰
kameleh ...

نظرات  (۶)

برای بار اول عالی بودش
پاسخ:
مرسییی
خیلی قشنگ بود پیشنهاد میکنم که ادامه بدی:-)
پاسخ:
ممنونم از لطفت عزیز
۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۹:۴۷ محسن رحمانی
خیلی خوب بود توصیف خوبی کردید . وتشبیهات خوبی به کار بردید.
پاسخ:
ممنونم از تعریفت
خوب بود
پاسخ:
:-))
۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۴:۱۵ همدم تنها
عالی بود 👏 👏 👍 👍
پاسخ:
قربونتت
برای اولین متن خیلی خوبه:)آفرین. 
همین که جرات کردی و نوشتی یعنی اینکه میتونی یه نویسنده ی خوب بشی.
منتظر نوشته هات هستیم.بازم بنویس:)
پاسخ:
مرسی.نویسنده که شک دارم ولی سعی میکنم.چشم اگه متنی به ذهنم رسید حتمااا به اشتراک میزارم.تشکر بابت نظرتون